موسیقی لکی؛ از اعماق تاریخ تا بیداری هویت فرهنگی زاگرس
- شناسه خبر: 15709
- تاریخ و زمان ارسال: 18 مهر 1403 ساعت 12:19

زهرا سلگی، نشان نیوز/ گفتوگو با هنرمند جوان موسیقی لکی، عرفان مریدی؛ تلاشی نوین برای احیای موسیقی بومی و حفظ هویت فرهنگی زاگرس
موسیقی نواحی، گنجینهای از تاریخ، فرهنگ و هویت مردم یک سرزمین است. در این میان، موسیقی لکی بهعنوان یکی از اصیلترین شاخههای موسیقی زاگرس، از جایگاه ویژهای برخوردار است. اما این موسیقی، با وجود عمق و غنای خود در خطر فراموشی قرار دارد. عرفان مریدی، نوازنده جوان لکزبان اهل دلفان یکی از هنرمندانی است که با تحقیق، اجرا و آموزش، در مسیر حفظ و گسترش این میراث گام برمیدارد. او نوازنده دو ساز کلیدی موسیقی لرستان، یعنی سرنا و کمانچه، است و تلاش دارد مقامهای موسیقی لکی را احیا کند. گفتوگوی ما با او، روایتی است از مسیر پرچالشی که یک هنرمند برای زنده نگهداشتن موسیقی سرزمینش طی میکند.
خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید.
عرفان مریدی هستم، متولد مهرماه ۱۳۷۹ از شهرستان دلفان، نوه زندهیاد استاد رضا مریدی. موسیقی در خانواده ما، یعنی خانواده مریدی، نسلبهنسل ادامه داشته است. پدربزرگم استاد رضا مریدی، از برجستهترین نوازندگان سرنا در لرستان بود و در عروسیها، آیینهای سنتی و مراسم سوگواری نقش مهمی داشت. من از کودکی با صدای موسیقی بزرگ شدم و طبیعی بود که به آن علاقه پیدا کنم.
از ۹ سالگی ویولن ایرانی را شروع کردم و دو سال روی آن تمرکز داشتم، اما کمکم به کمانچه علاقهمند شدم و به پیشنهاد استاد حسن سالم، به این ساز روی آوردم. در کنار کمانچه، سرنا را هم از پدربزرگم یاد گرفتم، اما متأسفانه پس از درگذشت او، دیگر امکان آموزش حضوری نداشتم و بیشتر از طریق نوارهای ضبطشده از اجراهای او، مسیر یادگیریام را ادامه دادم.
موسیقی لکی چه ویژگیهایی دارد که آن را خاص میکند؟
موسیقی لکی، بخشی از هویت فرهنگی مردم لکزبان است و با زندگی روزمره، آیینها و باورهای مردم این منطقه گره خورده است. این موسیقی، بر پایه مقامهایی ساخته شده که هرکدام، بیانکننده یک حس، داستان یا رویداد خاص هستند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد موسیقی لکی، لحن حماسی و در عین حال عاطفی آن است. ما در موسیقی لکی، مقامهایی داریم که کاملاً حماسیاند، مانند مقامهای جنگی که در گذشته برای تهییج جنگجویان اجرا میشد. از سوی دیگر، مقامهای عاشقانه و سوگوارانه نیز در این موسیقی وجود دارد که بیانگر احساسات عمیق مردم این منطقه است.
یک نکته مهم دیگر، نقش سرنا و کمانچه در موسیقی لکی است. سرنا، سازی پرقدرت و پرطنین است که معمولاً در مراسم شادی و آیینهای سنتی استفاده میشود، درحالیکه کمانچه، سازی لطیفتر و عاطفیتر است که در مقامهای احساسی و روایی، نقش بیشتری دارد. ترکیب این دو ساز، باعث شده موسیقی لکی، گستره وسیعی از احساسات را پوشش دهد.
در مسیر یادگیری موسیقی، با چه چالشهایی مواجه بودید؟
مهمترین چالش، نبود آموزش رسمی برای موسیقی نواحی بود. در لرستان، آموزشگاههای موسیقی عمدتاً روی موسیقی کلاسیک یا پاپ تمرکز دارند و موسیقی محلی کمتر بهصورت علمی آموزش داده میشود. بسیاری از نوازندگان قدیمی، سینهبهسینه موسیقی را یاد گرفتهاند، اما این روش، بهتنهایی کافی نیست.
مشکل بعدی، کمبود منابع آموزشی است. اگر کسی بخواهد کمانچه یا سرنا را بهصورت آکادمیک یاد بگیرد، منابع کافی در دسترس ندارد. برای یادگیری، باید به ضبطهای قدیمی، اجراهای استادان پیشین و تجربیات شفاهی متکی بود که این کار را سخت میکند.
یکی دیگر از چالشهای بزرگ، نبود فرصت برای اجرا است. در شهرهای بزرگی مثل تهران، موسیقی نواحی بیشتر شنیده میشود، اما در شهرهای کوچک، هنوز حمایت کافی از هنرمندان محلی وجود ندارد. این موضوع باعث میشود که بسیاری از استعدادهای جوان، بهدلیل نبود فضای مناسب برای اجرا، از ادامه مسیر دلسرد شوند.
الگوی شما در موسیقی چه کسی است؟
در کمانچه، استاد کیهان کلهر برای من یک الگوی بزرگ است. او نهتنها از نظر نوازندگی بینظیر است، بلکه مسیر حرفهای و منش هنریاش نیز برای من الهامبخش است.
در سرنا، بدون شک پدربزرگم، زندهیاد استاد رضا مریدی، مهمترین تأثیر را روی من داشته است. او فقط یک نوازنده نبود، بلکه موسیقی را زندگی میکرد و آن را با مردم تقسیم میکرد.
یکی از خاطرات خاصی که در مسیر یادگیری موسیقی داشتهاید را برایمان تعریف کنید.
یکی از خاطراتی که همیشه در ذهنم ماندگار شده، مربوط به اولین اجرای رسمی من بود. در جشنواره موسیقی جوان، در تالار رودکی تهران، برای اولین بار روی صحنه رفتم. حس استرس و هیجان، بهشدت در من وجود داشت، اما زمانی که شروع به نواختن کردم، احساس کردم که ارتباط عمیقی بین من و تماشاگران برقرار شده است.
بعد از اجرا، چند نفر از نوازندگان و داوران، به سمت من آمدند و از نوازندگیام تمجید کردند. یکی از آنها گفت که «اجرایت، روح زاگرس را تداعی میکرد» و این جمله، برای من انگیزه بزرگی شد که مسیرم را جدیتر ادامه دهم.
به نظر شما، چه اقداماتی باید برای حفظ موسیقی لکی انجام شود؟
حفظ موسیقی لکی، نیازمند چند اقدام اساسی است:
ایجاد آموزشگاههای تخصصی برای موسیقی نواحی، بهویژه در شهرهایی مانند دلفان و خرمآباد.
ثبت و مستندسازی مقامهای موسیقی لکی تا از خطر فراموشی در امان بمانند.
برگزاری جشنوارهها و اجراهای زنده تا مردم با این موسیقی بیشتر آشنا شوند.
حمایت مالی از هنرمندان تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
سخن پایانی؟
موسیقی لکی، بخشی از روح و هویت مردم این دیار است. من احساس میکنم که مأموریتم، زنده نگهداشتن این موسیقی و معرفی آن به جهان است.
به لرستانی بودن، لک بودن و مریدی بودنم افتخار میکنم. از پدر، مادر و برادرم که همیشه از من حمایت کردهاند، صمیمانه سپاسگزارم. همچنین، از استاد حسن سالم که در مسیر یادگیری، همواره راهنمای من بوده، قدردانی میکنم.
در پایان، از شما و همه کسانی که به فرهنگ و هنر این دیار اهمیت میدهند، تشکر میکنم. موسیقی نواحی، تنها یک هنر نیست؛ بلکه زبان یک ملت است و باید برای حفظ آن تلاش کنیم.
این بود گفتوگوی ما با عرفان مریدی، هنرمندی که صدای زاگرس را زنده نگه میدارد. آیا حمایت لازم از چنین استعدادهایی صورت میگیرد؟ این پرسشی است که هنوز پاسخی شایسته میطلبد.